به عنوان درخت بید دوباره متولد شد، همراه با رستاخیز انرژی معنوی، و ظهور قدرت، و حالا در مسیر تکامل قدم گذاشته، و ظرفیت بی نهایتی برای تکامل دارد، آیا این “قدرت الهی ” است یا “نفرین”؟
یکی از ماهرترین مبارزان موریم و فرزند اتحاد موریم بودم ولی توی موج سیاسی مسموم شدم و حال به عنوان وارث قبیله شیطانی تناسخ پیدا کردم و قراره همشون رو آدم کنم...
اون تو بی قانونترین مناطق جیانگهو زندگی میکنه، اگر میخواین وارد جهنمی که ساخته نشین پس خوب چشمهاتون رو باز کنید.
به دلیل یه سری اتفاق و بدشانسی سر به دست آوردن یه آیتم بازی برای یکی از قلدرهای مدرسه دووان کسی که به شاتل بازی معروفه سر یه هفته بازی بدون استراحت می میره ولی به خاطر یه
خلاصه داستان: : وقت شد. او که از زندگی رقت انگیز خود ناامید شده است، به خدایان می پردازد، با برق گرفتار می شود و از حال می رود. [استخدام خدا منتظر شماست]. وقتی از خواب بیدار می شود،
ریو یه روز چشماشو باز میکنه میفهمه به عنوان یه برگزیده انتخاب شُده تا به یه دنیای فانتزی فرستاده بشه
ولی مسئول انتقالش گند میزنه به سیستم راهنماش…
“دوست داری یه بار دیگه زندگی کنی؟”
زندگی آروم و نرمالی بود که یه آدم معمولی میتونست داشته باشه.
بدست آوردن شغل، دیدن ‘اون’ و ازدواج کردن، و بعد، گذروندن زندگی با خانواده عزیز خودت.
کانگ جینهو توی زندگی اولش بعد از اینکه خانواده و پاهاش رو توی یه حادثهی غمانگیز از دست داد خودکشی کرد. توی زندگی دوم به عنوان ارباب شیطانی سرخ توی ژونگیوان به شهرت
هیولای ناشناختهای، در کنار "ابر انسان هایی" برای کشتن اونها روی زمین ظاهر میشن. با این هیولای مرموز و ابرانسان ها، دورهی جدیدی از "دوره ی ابرانسان ها" شروع میشه!
[شما وارد سیاهچال خروجی اول ایستگاه گوآچون شدید.]
وقتی دانش آموز دبیرستانی سابق کانگ وو جین میفهمه بعد از اینکه ۲۰ سال پیش به دنیای دیگه احضار