شیطان آسمانی،بائک جونگ هیوک چشماش رو باز میکنه و میبینه توی بدن پسر بزرگ خاندان دیمیتریه که به احمق دیمیتری ها مشهوره.... این کار بعد از وقفه برگشته
وقتی یه بد بخت همیشه شکست خورده باشی
دوست داری چی بشی...
معلومه میخوای بهتر باشی
من همیشه اون بدبخت توی داستانهاتون بودم
داستان در مورد مردیه که به خاطر بازی تقدیر مجبور شده با دختر خودش دشمن بشه و اون رو به قتل برسونه...ولی در آخرین لحظه از کارش پشیمون میشه و تصمیم میگیره همه چیز و جبران کنه. در همین
دیابلو ولپیر، جادوگر قدرتمندی توسط 12 خدا مهر و موم شده بود، پس از 66666 سال تناسخ مییابد و دوباره به زمین بازمیگردد!
خلاس دستان : اون بیدار شُد، و دنیا تغییر کرده بود.
دبیرستانی که میشناخت حالا جادو یاد میدهد، دانش آموزان را تشویق میکنند که بزرگترین جادوگری که میتوانند بشوند…
خارج از مرزهای شهر، جونورهای جادویی میچرخند تا آدمها را شکار کنند.
خلاس دستان : از زمانی که پان گو بهشت و زمین را منزوی کرد، تعداد زیادی ارواح شیطانی ظاهر شدند که به طرز باورنکردنی و وحشیانه ای در سراسر جهان عمل می کردند. در میان آنها، چشمگیرترین ارواح شیطانی هستند. از آنجایی که حضور شیطانی و شیاطین
خلاس دستان : از پرورش دهنده بزرگ عصر خود، به خاطر اتفاقی دوباره متولد می شود؛ اما در بدنی دیگر. او با استفاده از تجربه زندگی گذشته خود ، نابغه ها و متخصصان ، خدایان و الهه های غصب شده را زیر پا می گذارد تا آنچه را که قبلاً متعلق به خودش بود ، پس بگیرد.
خلاس دستان : هوانگ جائه هو، پهلوون قصه ما دوست داره گلفروشی باز کنه ! برای همین، وارد دنیای مجازی بازی “دنیای نو” میشه، و ماجرایی برای گلفروش شدن رو آغاز میکنه
خلاس دستان : او جو’یون از اون آدمای معمولیایه که هر روز توی هر کوچه بازاری میبینین،از خدا که پنهون نیست از شما چه پنهون خیلی اتفاقی به دیار باقی میره اما بخاطر مهربونیش میان که بهش شانس دیگهای برای زندگی بدن ولی بجای درست
خلاس دستان : مرد بینام، کسی که از ابتدای آفرینش زنده بوده؛ اما حالا بعد از هزاران سال زندگی عاجزانه دنبال راهی برای خلاص شدن از نفرین جاودانگی و پیوستن به عزیزان از دست رفتشه.