به عنوان درخت بید دوباره متولد شد، همراه با رستاخیز انرژی معنوی، و ظهور قدرت، و حالا در مسیر تکامل قدم گذاشته، و ظرفیت بی نهایتی برای تکامل دارد، آیا این “قدرت الهی ” است یا “نفرین”؟
یکی از ماهرترین مبارزان موریم و فرزند اتحاد موریم بودم ولی توی موج سیاسی مسموم شدم و حال به عنوان وارث قبیله شیطانی تناسخ پیدا کردم و قراره همشون رو آدم کنم...
مین جونگ وو قدرت خاصی داره، قدرتی که بهش اجازه میده راهی رو ببینه که اونو به بدبختی میرسونه! مین جونگ وو از چشمش برای استفاده از قدرتش استفاده می کنه تا وقایع ناگوار رو ببینه و تلاش می کنه
خلاصه داستان : چئون جونگ میونگ، پسر سوم پنجمین شرکت ثروتمند کره، گروه جی جیونگه و سئونگ چانگ اوک منشی اونه. داستان از جایی شروع میشه که چئون جونگ میونگ سعی میکنه سئونگ چانگ اوک رو بکشه و مرگ اون رو یه حادثه جلوه بده اما….
خلاس دستان : اون بیدار شُد، و دنیا تغییر کرده بود.
دبیرستانی که میشناخت حالا جادو یاد میدهد، دانش آموزان را تشویق میکنند که بزرگترین جادوگری که میتوانند بشوند…
خارج از مرزهای شهر، جونورهای جادویی میچرخند تا آدمها را شکار کنند.
خلاس دستان : مرد بینام، کسی که از ابتدای آفرینش زنده بوده؛ اما حالا بعد از هزاران سال زندگی عاجزانه دنبال راهی برای خلاص شدن از نفرین جاودانگی و پیوستن به عزیزان از دست رفتشه.